يه لبخند بزرگ
يه جايي ديگه رفتم براي سونوگرافي ؛ چون دكترم ميگفت دقت دستگاه
سونوش براي هفته 15-16 كمه و نميتونه جنسيت ني ني رو تشخيص بده .
تو مطب با بي حوصلگي نشسته بودم و فرنچهاي ناخونامو نگاه ميكردم و فكر
ميكردم ديگه چه بلايي سرشون بيارم ..
واي چقدر شلوغ بود ( كاشكي يه كتابي ؛ مجله ايي چيزي با خودم ميبردم )
شروع كردم به نگاه كردن مريضا .. تا حالا دقت نكرده بودم كه نگاههاي مردم
بهم چقدر فرق كرده ..
بعضيها يه جوري به آدم ميخندن ؛با خندشون به آدم اشاره ميكنن كه ميدونيما
يه ني ني قورت دادي !
بعضيها هم كه با نگاهشون ميگن : تو ديگه مادر شدي ؛آدم باش و يكم اون
روسريه ......( به علت وجود ني ني از گفتن هر گونه حرف بد معذورم ) رو جلو
بكش.
بعضيها هم ميگن : بدبخت شدي رفت ..بچه ديگه چيه ...
نوبتم شد ..
بعد از كلي خوش و بش با دكتر رو تخت خوابيدم و گفتم اول جنسيتشو بگين ..
دكتره گفت خيلي اميدوار نباش پوزيشن بعضي از جنينها تا هفته 30 هم
اجازه تشخيص جنسيت رو نميده .
همون موقع هم دستگاه سونو رو ژل مالي كرد و كشوند رو شيكم مباركم !
ني ني خوشگل و بي حياي من پاهاشو تا حد ممكنه باز كرده بود و اولين
صحنه ايي كه تو مانيتور ظاهر شد جيمبلش بود !
خانم دكتر بقيه حرفشو قورت داد و گفت مباركه پسره ......
ديگه بگذريم از قربون صدقه هايي كه من براي پسملم رفتم . حال دكتره از
حرفام بد شده بود ..
يه دربست گرفتم و تا خونه اومدم . ازاول مسير تا آخر هم يه لبخند بزرگ رو
صورتم بود . نميتونستم ماهيچه هاي صورتمو وادار كنم انقدر كش نياد.
يارو فهميده بود حسابي سرخوشم و اونم حسابي كرايه رو دوبله حساب كرد !
سي دي فيلم سونو هم گرفتم و تا الان صد بار نگاش كردم .. آخه صداي قلب
جوجوم هم توشه ..