ني ني گولو

همش تولد بازي !

1390/8/4 10:09
نویسنده : مامان نگين
3,587 بازدید
اشتراک گذاری

مهر 1390 ؛ من شش ماه و نيمه

 

چقده حال ميده هفته ها رو ميشمارم .بعدشم زودي ميرم از نت و كتابايي كه خريدم اتفاقات

 

اون هفته رو ميخونم و ني ني گولو رو تو دلم تصور ميكنم . آخرين تصوري كه ازش دارم

 

مربوط به آخرين سونوم ميشه كه 17 همين ماه دادم. پسرم بزرگ شده . قدش 31و

 

وزنش1150 گرم بود . چشماشم باز كرده بود ونميدونم چي چي رو تماشا ميكرد.

 

سرآغاز تولد بازيها از 2 مهر كه تولد مامان بود شروع شدوتو خونشون تود بازي كرديم .

 

5مهر سالگرد آشنايي من و همسري بود و با هم كلي خوش گذرونديم و بياد ايام قديم

 

 كلي براي هم عشق در كرديم ؛ امسال ميشه 12امين سالگرد آشنايي . خداييش خيلي

 

زلزله بودما !

 

13 مهر ماه روز خجسته و باشكوه و بياد ماندني تولد اينجانب بود كه در حال و هوايي

 

 خاص برگزاركرديم..من نه مثله پارسالم هستم نه مثل سال ديگه ! نگيني كه مثله هيچ

وقت نيست .

 

تولد آقاي همسر هم در مهر ماه هست ( اگه ني ني گولو هم مهر ماهي ميشد نور علي

 

نور بود ) ؛ طبق هر سال ما جشن تولد ميگيريم . واسه همين روز 22مهر يه مهموني

 

گرفتم و مثله بچه تخسا گفتم همه آشپزيها رو خودم ميخوام انجام بدم .

 

نميدونم اين چه كاري بود كه من كردم ! كلي پوستم كنده شد. چند نوع غذا و دسر جديد

 

خوشمزه درست كردم و با مهمونامم حسابي تولد بازي كرديم و يه عالمه هم كادوي خوشگل

 

 گرفتيم . آخر شب تقريبا از حال رفتم و تا دو روز رو تخت اتاق خواب زندگي كردم !

 

29 مهر ماه تولد همسري بود كه دو نفري ( البته3 نفريم ديگه ) با هم خوش گذرونديم.

 

اين راه تولد بازي تا 30 مهر كه( تولد باباي عزيزم بود) ادامه داشت و يه تولد خيلي

 

قشنگ خونه مامان اينا گرفتيم.

 

ني ني گولوي ناز من از وقتي حواسش به اين دنيا جمع شده بيشتر اسمه تولد و مهموني

 

 وجشن و كادو رو شنيده ! حتما خيلي مشتاق شده بدونه اين تولد چي چي هست ..

 

راستي كلاسهاي خانم روستا رو با جديت ادامه ميدم . الان جلسه 8 هست و 4 جلسه

 

بيشتر نمونده .

 

 ني ني گولو شيطونك من؛ وقتي در كلاس يوگا كار ميكنم انگاري متوجه ميشه كه براي چند

 

لحظه فكرم ازش منحرف ميشه ؛ انقدر بپر بپر ميكنه تا همه تمركز منو بهم ميريزه .

 

خندم ميگيره . يه صدايي تو ذهنم مياد كه ميگه : ماماني فقط به من توجه كن ..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

ثمين
2 آبان 90 18:57
سلام گلم! ايشاله كه خوبي و خوش! من توي وبلاگم ايده براي سيسموني و جشن تولد و تزيين غذاي كودك دارم اگه يه سر بزنيد خوشحال ميشم. راستي! اگه دوس داريد عكس ني ني خوشكلتونو رو ديوار دنياي نفيس به يادگار نصب كنيد يه سر به اينجا بزنيد: http://2nyaienafis.niniweblog.com/pagegoodnini.php
نرگس
4 آبان 90 15:32
هنوز نیومده بدو بدو توجه هم میخواد در حد لالیگا
دردونه
10 آبان 90 16:09
سلام نگین جون خیلی خیلی خیلی خوشحال شدم که بارداری البته با یه تاخیر 6 ماهه بهت تبریک میگم از ته قلبم انشالله سر وقت نی نی جونتو بغل کنی و لذت دنیا رو ببری بوسسسسس
مهسا
14 آبان 90 16:22
سلام نگین جان . خیلی خیلی خوشحالم دوباره اپ کردی مامان کوچولو. یه سوالی دارم: می شه یه کم اطلاعات در مورد کلاسهای خانم روستا بهم بدی؟؟ آیا راضی هستی یا نه؟ و تلفنش رو برام رو وبم بگذاری.. ممنون می شم . خیلی دوست دارم توو یکی از کلاسهای بارداری شرکت کنم من هفته 4 هستم. منتظرتم
Farnaz
18 آبان 90 20:05
این کلاس چی هست میشه به منم بگی ؟
مامان ستایش
20 آبان 90 15:02
سلام نگین جان امیدوارم منو یادت بیادبرات بارداریه راحتی ارزو میکنم و امیدوارم نینی گولوت رو سالم و سرحال و به موقع تو بغل بگیری چند تا پست پایینتر خوندم در مورد ظاهرت نوشته بودی ... برای لکه های قهوه ای تا میتونی میوه بخور ... کمبود ویتامین باعث این لکه ها میشه مخصوصا پرتقال و لیمو شیرین و بقیه مرکبات ... من هم همچین تجربه ای داشتم و لی به محض اینکه شروع به میوه خوردن کردم بر طرف شد خیلی هم خوشگل میشیبرای پوست خشکت هم حتما به بدنت روغن بچه بزن چون هم نرم میکنه هم اینکه میگی شکمت مثل توپ شده ( ماشالله ) احتمال پاره شدن زیاده ولی چرب که کنی از پارگی هم جلوگیری میکنهامیدوارم همه چیز بر وفق مرادت پیش بره
نگين
20 آبان 90 15:34
ممنون از همه دوستاي گلم
نگين
20 آبان 90 15:36
فرناز جون يه سري كلاس آمادگي دوران بارداري هست كه خيلي خيلي عاليه و من توصيه ميكنم در موقع بارداري حتما برين. اين آدرس وبسايتشونه كه همه اطلاعات رو توش نوشته . http://www.iranbirth.com/index.htm
مرمر
25 آبان 90 14:50
سلام نگين جان عکساي خريداي گل پسر خوشگلتو ديدم خيلي بهت تبريک ميگم ايشالا که نيني به سلامتي دنيا بياد و روزهاي خوشي را باهم بگذرونين همه چي عالي بود
آتسا
13 آذر 90 9:57
نگین جان من خواننده تاپیک تبادل اطلاعات سفری بودم. خیلی برام جالب بود که من متولد 15 مه و شوهرم متولد 28 مه است واین تشابه برام خیلی جالب بود . امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید
سپید
19 آذر 90 17:28
سلام نگین جون.من هم در آرزوی مادر شدن هستم.راستی منم تولدم 13 مهره. از این تشابه خیلی تعجب کردم. شاد باشی عزیزم.
نگين
19 آذر 90 18:29
ممنون مرمر جان و آتسا جان =============== سپيد جان اميدوارم هر چه زودتر مامان بشي . كل 13 مهريها آدماي خيلي خوب و با شخصيتي هستن .
سپید
20 آذر 90 15:55
با اصل و نصب رو یادت رفت نگینی.. هیهی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ني ني گولو می باشد