ني ني گولو

خالي يعني بي تو

1390/9/17 9:11
نویسنده : مامان نگين
3,760 بازدید
اشتراک گذاری

9  ماه انتظار !

 چقدر برام اين واژه بي معناست ؛ مثل يه عالمه كلمه كه الكي درست شدن؛ شايد اين

اصطلاح رو يه مرد بكار برد كه از احساسات دروني يه مامان جوون بيخبره.


 من اصلا انتظار نكشيدم ! هميشه هم ميدونستم كه وقتي زمانش سر برسه غصه

ميخورم .

 نميدونم..........شايدم  دارم اشتباه ميكنم و 9 ماه انتظار براي مامانايي كه بارداريهاي

پر استرس رو  گذروندن واژه خوبي باشه .

 براي من تداعي كننده آخرينه همه چيزاي خوبه ؛ همه روزهايي كه  فكر يه موجود پاك كه

 در درون من در حاله ريشه گرفتن بود منو رها نكرد .آهنگه رشدش مثله سمفوني طبيعت

بهم يه آرامش و اطمينان وصف ناشدني ميداد .

 

بهم گفتن كه تا چهار روز ديگه بايد از تو در وجودم خداحافظي كنم .

 

 با اينكه همه ميگن فقط از تو دلت مياد تو بغلت ؛ بازم برام سخته ؛  انگار يه تيكه از

وجودمو ميخوان ازم بردارن. احساس ميكنم داره ازم دزدي ميشه .

 كلي تنها ميشم . يه مهمون عزيز داشتم كه ميخواد از پيشم بره . همه هيجانزده شدن و

در تكاپوافتادن تا در مراسم استقباله اين مهمون كوچولو حاضر باشن ؛ من از درونم

غمگينم .

 يعني خالي ميشم ؟

 يعني وقتي دست رو دلم ميزارم هيچ تكون و حركتي نيست ؟ هيچي نيست ؟

 يعني وقتي از يه موضوعي ناراحت ميشم يهو يه چيزي تو دلم قلمبه و سفت نميشه ؟

يعني وقتي از جلوي آيينه رد ميشم ؛ خودت و خودمو يكجا نميبينم ؟

يعني ديگه وقت و بي وقت  لگد و اظهار وجودت رو حس نميكنم .

 يعني تمام ؟

 دلم خيلي برات تنگ ميشه براي سكسكه هاي نازت ؛

براي وقتايي كه با موسيقي كه برات ميزاشتم آروم ميچرخيدي .

 

فكر ميكردم بدترين خلايي كه تو زندگيم داشتم شب عروسيم بود .

 همون شب كه بعد از كلي آرزو وارد خونه جديد شدم و يهو همه رفتن ؛ همه چي تموم

شده بود .

همه تلاشها و بدو بدوهامون براي ترتيب دادنه يه عروسي خوب در عرض يه روز

 مثل برق و باد گذشته بود.

 

حالا ميفهمم كه اين خلاء بزرگتر از تنها شدنم در شب عروسيه .

 واقعا هر مرحله از رشد احتياج به يه خلاء داره ؟

 خلاء بعدي زندگي من كي هست ؟ 

 

به زير سقفه اين خونه

منم مثله تو مهمونم

منم مثله تو ميدونم

تو اين خونه نميمونم

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

مامان آرین
17 آذر 90 10:09
نگین جون سلام ، 2 ساعتی میشه که همه مطالب وبلاگ قشنگ و پر از احساستو خوندم . آرزو میکنم این چند روز باقی مونده رو به راحتی بگذرونی و از تک تک لحظاتش لذت ببری و بزودی نی نی گولوی نازت رو توی بغل بگیری .
گلاب
19 آذر 90 9:37
عاشق تمام نوشته هات هستم از سفر گرفته تا شرح ما وقع تمام دوران بارداری و سرگذشت مطالب وبلاگت، که تمامش برای من دوست داشتنی و سرشار از مطالب فوق العاده آموزنده بود.................. و هر لحظه برای زایمانت در کمال موفقیت دعا می کنم و واقعا می خوام که همیشه تمام حس های خوب در آغوش گرفتن فرزندت، جایگزین تمام حس های خالی بودن باشه....... آمین خیلی دلم می خواد از طریق ایمیل هر سوالی که دارم بتونم ازت بپرسم..... آخه من هنوز مامان نشدم....... مراقب خودت باش :x
نگين
19 آذر 90 18:22
مامان آرين جون ممنونم كه براي اين كلمات كج و كولم وقت گذاشتي
نگين
19 آذر 90 18:24
گلاب عزيز چقده خوشحالم يه دوست دارم كه نميشناسمش ولي باهام در ارتباطه .. ممنون كه برام دعا ميكني . هر سوالي داري ازم بپرس . خوشحال ميشم . البته ممكنه چند وقت بعد از تولد ني ني سرم يكم شلوغ بشه و دير جواب بدم.
somi
20 آذر 90 12:06
پسرک که بیاد تو بقلت، یاد این روزا میافتی و میگی کاش زودتر تو آغوشم اومده بود بزار اولین لبخندشو بزنه..
سارا
20 آذر 90 13:15
نگین جون بر اساس اون چیزی که نوشته بودی حدس میزنم امروز فارغ شده باشی.امیدوارم که همه چی به خوبی انجام شده باشه و نی نی تو دلی به سلامتی اومده باشه تو بغل مامان گلش.میبوسمت و ارزوی سلامتی دارم برات عزیزم
مهسا
20 آذر 90 16:48
نگین جان با تمام وجودم برات خوشحالم از اینکه پسر نازتو در آغوش می گیری . فکر کنم فردا پسرت به دنیا میاد برای همه ما دعا کن .. دعا کن منم این دوران رو به خوبی بگذرونم و تیر ماه نینی ام بیاد بغلم. مراقب خودت باش عزیزم .. مامان کوچولو
نیکا
20 آذر 90 17:38
سلام من خیلی وقته میشناسمت می خواستم بگم خیلی حس خوبی نسبت بهت دارم راستی وسایل نینیت خیلیییییییییییییییییییییی قشنگن مامان با سلیقه
آمیتیس
23 آذر 90 22:29
نگین جون چقدددددرررر زیبا نوشته بودی.همین طور دارم گریه می کنم.منم همین احساس رو دارم.شما الان فارغ شدی و من عکس پسر نازتو دیدم.نمی دونم این احساس های قبل زایمانت با الان که در آغوشش داری چقدر فرق کرده؟؟پسر من الان تو دلمه و خودشو جمع کرده...منم دلم می خواد همیشه تو دلم باشه و.... کاشکی زودتر می یومدی و می نوشتی چه احساسی داری که منم آروم بشم...
صـــــــنم
25 آذر 90 21:29
سلام از نی نی سایت و دستورات آشپزیتون می شناسمتون. حتما تا حالا قا کوچولوتون دنیا اومدن. تبریکات صمیمانه منو پذیرا باشید برای پسر گلتون بهتیرنها رو از خدای مهربون می خوام
نگین
26 آذر 90 12:00
با تمام وجودم حستو میفهمم نگین جان. انقدر فهمیدم که بغضم گرفت یاد روزای اخر بارداریم افتادم و همین حس و حالایی که داری تجربه میکنی. انگار اون روزا دخترم فقط مال مال خودم بود مثل یه همراه خاص و همیشگی.دلم نمیخواست بیاد بیرون و از وجودم خارج شه... اما اینو بهت بگم که وقتی به دنیا بیاد و گرمای نفساشو حس کنی وقتی بتونی محکم تو اغوشت بگیری وقتی صورت نازشو از نزدیک ببینی این دل تنگیا کمرنگ میشه. نمیگم از بین میره که هر دوره ای حس و حال خاص خودشو داره. اما مطمئن باش روزای شیرین و پر خاطره ای در پیش داری.
شهره
26 آذر 90 17:18
منم دقیقا همین حس رو داشتم و حالا با گذشت 19 روز از تولد آنیتای عزیزم هنوز هم نتونستم باهاش کنار بیام ایشاله نی نی ات صحیح و سالم بیاد تو بغلت
مامان همتا
27 آذر 90 13:16
نگين جان از تاپيك تبادل اطلاعات شناختمت و خوشحالم كه شناختمت آخه منم عاشق دوران بارداريمم هستم و حرفات انگاري حرفاي دل من بود... الان ديگه احتمالا ني نيت تو بغلته .مباركتون باشه و قدمش خير باشه عزيزم...
نرگس
28 آذر 90 9:20
مهسا
30 آذر 90 14:29
نگین عزیز می دونم الان که گل پسرت تو بغلته دیگه وقت آپ کردن نداری اما دل توو دلم نیست نینی رو ببینم . کاش فقط بیایی و یه عکس ازش بگذاری
كتي
30 آذر 90 22:14
عمرتون صد شب یلدا دلتون قدر یه دنیا توی این شبهای سرما یادتون همیشه با ما دل خوش باشه نصیبت غم بمونه واسه فردا
هستی و لبخند
1 دی 90 21:41
سلام همین امروز کل وبتو کامل خوندم از مامی سایت اومدم اینجا وب محشری داری وسایل نی نی خیلی زیبا بودم
dp
3 دی 90 1:52
با سلام . وبلاگ ملیسا خانم با موضوعیت اولین شب یلدا به روز شد. باعث سرافرازی ماست که به وبلاگ پاره تنمون سری بزنید و با نظرات قشنگتون چراغی از مهر و محبت برای آینده نو گلمون روشن کنید .
مهسا
5 دی 90 15:54
واااااااااااااااااااااااااااای نگین جون خیلییییییییی با دیدن گل پسرت هیجان زده شدم ... خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییی مبارک باشه ... ممنون که اومدی و عکس کیان خوشگل رو گذاشتی ... هروقت سرت خلوت شد بیا خاطره تولد کیان گولو رو هم بگذار.. راستی پست آخرت نظرها فعال نبود من اینجا نظر گذاشتم. مراقب خودتو کیان خوشمزه خاله باش
آرزو
8 دی 90 1:11
گريم گرفت خدا نصيب منم بكنه
مهسا
10 دی 90 16:38
مامان کوچولو .. هروقت فرصت کردی می شه لطفا از زایمانت بگی لطفا؟؟ هزینه ات چقدر شد و اینکه از دکترت راضی بودی؟؟ آخه منم بیمار دکتر صفارزاده بودم اما دکترم رو عوض کردم
مامان همتا
14 دی 90 9:28
سلام من نميدونم چرا توي پست آخرت نميتونم نظر بنويسم ني ني گولوتون خيلي خيلي نازه .خدا حفظش كنه براتون...بسيار بسيار مباركتون باشههههههههه منم اوائل اسفند زايمان ميكنم.با ديدن عكس كيان كوچولو دلم خواست زودتر شهابم رو بغل كنم
مامان محمدجواد
27 دی 90 17:43
منم از الان درست همین حسو دارم
پگاه
6 بهمن 90 14:52
سلام مبارکه منم این دلتنگی روحس کردم اما نی نی قشنگمو بعداز جدایی از خودم ندیدم دختر ناز من به بهشت رفت پس خدا را شکر کن
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ني ني گولو می باشد